۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

وقتی یه جور دیگه نگاه میکنی

دارم فکر میکنم اگه بشینیم و همه چیز رو از اول تعریف کنیم، چقدر میتونه دنیا رو متفاوت تر جلوه بده. حالا چرا یه همچین چیزی به ذهنم رسید (نه اینکه این اولین بار باشه اما یکم نسبت به دفعات قبل پر رنگ تر شده!):
همیشه تماس مداوم داشتن حتی با یه دوست برام یه دشواری هایی داشت، حتی اینکه بخوام باهاش زیاد حرف بزنم. علتش در ناخودآگاهم بود که همیشه این حس رو داشتم که این کارم باعث گرفتن وقت اون آدم و در نهایت ایجاد مزاحمت میشه.
امروز که داشتم با یک دوست بزرگوار چت میکردم حس کردم ایشون خیلی مشتاق صحبت کردن نیستند، در نتیجه چند جمله ای گفتیم و بعد خداحافظی کردیم. در پایان ایشون از من به خاطر تماسم و من از ایشون به خاطر وقتی که گذاشتن تشکر کردیم. پشت تشکر من، یه جور نگرانی بابت اینکه شاید من با شروع کردن چت، ایشون رو در معذورات برای ادامه چت کردن قرار دادم و در نتیجه مزاحم وقتشون شدم قرار داشت. لحظه ای با خودم فکر کردم که چرا با این دید باعث ناراحتی خودم میشم و بعد سعی کردم ماجرا رو از دید دیگه ای ببینم: دوستی به من لطف میکنه و برای پرسیدن حالم تماس میگیره، معلومه که من بسیار خوشحال میشم. اما اگه فرض کنیم در اون لحظه تماس، من در شرایط مناسبی چه از لحاظ روحی نباشم چه میکنم:
- اگه بتونم خودم رو کنترل کنم حتما با همون لحن همیشگی و با شادی با او مکالمه خواهم کرد، چه بسا تماس اون آدم روحیه من رو هم عوض کنه.
- و اگه واقعا شرایط روحیم مناسب نباشه...خب نکته ای که میخوام بهش اشاره کنم اینجاست، بهتر نیست به جای ادامه یه گفتگوی سرد که ممکنه اون آدم رو (البته اگه مثل خودم فرد حساسی باشه!) ناراحت کنه، ازش بابت تماسش تشکر کنم و بعد توضیح بدم که چون شرایط مناسبی ندارم حتما در اولین فرصت باهاش تماس خواهم گرفت.؟ اینجاست که با یک حرکت ساده هم برای خودم و هم برای طرف مقابلم ارزش قایل شدم.
میدونم آنچه که گفتم به نظر خیلی ساده میاد و شاید تکرار بدیهیات تلقی بشه؛ اما باور کنید زندگی با توجه کردن به خیلی از این نکات ساده رنگ و بوی دلپذیر تری خواهد گرفت.
و اما برگردم به خودم، به این نتیجه رسیدم که ناراحتی من بسیار بی پایه بوده، من نمیتونم پیش بینی کنم چه زمانی برای مکالمه از طرف اون فرد مناسبه، پس قدم اول من کاملا بجا بوده. و اما قدم بعدی که همانا اتمام مکالمه است، مسئله ایست از دو سو. از سوی او، تصمیم گیری با خود اوست و باز من نقشی در اون ندارم. و از سوی من:
یه جمله جالبی چند وقت پیش خوندم که میگفت: اگه کسی شما رو پشت خط نگهداشت، حتما گوشی رو قطع کنید.
خب وقتی میبینی کسی تو شرایطی نیست که باهات مکالمه کنه، اول به احترام خودت و بعد به احترام اون فرد، باهاش خداحافظی کن و بگو که در شرایط بهتری باهاتون تماس میگیرم.
همش همین بود!

هیچ نظری موجود نیست: